سینامنش

از امروز ....

1393/3/11 10:53
نویسنده : مومو
146 بازدید
اشتراک گذاری

تصمیم گرفتم قبل از ورود تو خاطراتم را بگذارم. راستش در این لحظه خیلی با ورود تو موافق نیستم. چون دوست دارم، ابوعلی سینا تحویل جامعه بدم.... هر وقت شرایط فراهم شد خودم خبرت می کنم. راستی مامان جون قصد داره بیاد نزدیک ما... دعا کن استعلام زودتر بیاد و معامله تموم بشه. اون وقت اگه بشه تو را پیش اونا میزارم. خیالم راحت تره. نزدیک خونشون هم پارکه.

امروز خییییییلی خستم.  راستش دیروز صبح از سقف خونه شروع کرد آب اومدن. انگار شیلنگ آب از سقف آویزنه. لوله آب طبقه بالایی ترکیده بود. تا ظهر طول کشید خلاصه شوشو مساله را حل کرد.

بعدش آزمون داشتم. ساعت 4 تا 6 ... دانشکده فنی جنوب.  شب هم خونه مادرشوهر دعوت بودیم. خاله زهرا و خاله زهره (خاله های شوشو)هم بودند. شب ساعت 12:30 اومدیم خونه. شوش رفت دنبال کار و من وایسادم به گونی کشیدن و تمیز کردن خونه. خلاصه امروز بیهوشم از خستگی... اگه بتونم عکس یا فیلمش را میگذارم ببنی چطور از لوستر آب می اومد. خسته

پسندها (2)

نظرات (2)

مژده
11 خرداد 93 11:15
سلام عزیزم امیدوارم هر وقت موقعیتش فراهم شد خدا یه نینی ناز بهتون بده منم مثل شما هنوز نینی ندارم خوشحال میشم بهم سر بزنید
✿نسیـــم✿
23 تیر 93 2:23
سلام عزیزم منم مث خودت منتظرم خوشحال میشم بیای وبمو این انتظارو باهم بگذرونیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سینامنش می باشد