من دارم خاله میشم.
سلام خوشگلم. این روزا حال خوشی ندارم.
دایی علی خیلی دندووووون درد داره و از عید روحیش خوب نیست .
دایی محمد، خاله جون، مامان جون و ... همه بخاطر دندون درد دایی علی ناراحت هستند. فکر همه مشغوله...
ایشالله بزرگ شدی برات میگگم این دندون چه میکنه با آدم اگه پوسیده باشه و به عصب برسه.
مامان فاطی هم مشهده. با خواهراش و زن داداش ش ... امیدوارم بهشون خوش بگذره. و برای هممون دعا کنه
دیروز رفتیم کلاس آلمانی، سخت بود، به بابات گفتم بچه باید تو آمریکا به دنیا بیاد... آلمانی سخته شب هم رفتیم خونه عمو حمید و خاله سها.... دلم گرفته بود... ولی خوب شد که رفتیم. خاله سها خیلی مهربونه.
راستی من دارم خاله میشم. خاله سها داره نی نی دار میشه.
مامان جون تو قلبت پاکه دعا کن برام. دوست دارم از این شرکت برم یه جای بهتررررر تررررر دعا کن خدا صدای منو بشنوه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی